تأثیر متفاوت رشد شرکت ها بررابطه بین تغییرات اقلام تعهدی و باور ناهمگن سرمایه گذاران

Image

تأثیر متفاوت رشد شرکت ها بررابطه بین تغییرات اقلام تعهدی و باور ناهمگن سرمایه گذاران

تأثیر متفاوت رشد شرکت  ها بررابطه بین تغییرات اقلام تعهدی و باور ناهمگن سرمایه گذاران 

 

یکی از معیارهای مهمی که سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و دیگر کاربران فعلی و بالقوه در تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری و اعتبار دهی و سایر تصمیم ها از جمله برآورد قدرت سودآوری شرکت، پیش بینی سودهای آینده و ریسکهای مرتبط به آن و همچنین ارزیابی عملکرد مدیریت، استفاده می کنند سودهای جاری و گذشته شرکت است .سود نیز خود متشکل از اقلام نقدی و تعهدی است و اقلام تعهدی سود تا حدود زیادی در کنترل مدیریت هستند و مدیر می تواند برای بهتر جلوه دادن عملکرد شرکت و افزایش قابلیت پیش بینی سودهای آینده در اقلام تعهدی سود دست برده و به اصطلاح امروزی سود را مدیریت نماید.مدیران تلاش می کنند تا با انتخاب روش های مجاز حسابداری، نتایجی قابل پیش بینی و ثابت خلق کنند. زیرا، اغلب سرمایه گذاران و مدیران اعتقاد دارند شرکتهائی که روند سودآوری مناسبی دارند و سود آنها دچار تغییرات عمده نمی شود نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتر و قابلیت پیش بینی و مقایسه بهتری دارند.

هیئت استانداردهای حسابداری مالی معتقد است اطلاعاتی که درباره سود و اجزای آن با استفاده از سیستم حسابداری تعهدی تهیه می شود، شاخص بهتری از سنجش عملكرد شرکت ها را فراهم می کند . از آن جایی که حسابداری تعهدی با برآورد اقلام تعهدی مرتبط است، تغییرپذیری  اقلام تعهدی می تواند بر کیفیت سود و گزارشگری مالی و به تبع آن بر نوسان بازده سهام تاثیر گذارد. از طرفی تغییرپذیری اقلام تعهدی می تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله عوامل بنیادی مانند محیط اقتصادی و الگوی تجاری یا عوامل اختیاری مانند دستكاری مدیریت باشد. در اکثر مطالعات موجود در زمینه اقلام تعهدی فرض می شود که مدیران شرکت ها از طریق تعدیل اقلام تعهدی، نسبت به رویدادهای اقتصادی واکنش نشان می دهند. لذا این قبیل مطالعات به طور معمول بر سطح اقلام تعهدی تمرکز می کنند. به دلیل ماهیت برگشت پذیر اقلام تعهدی، سطح بالاتر اقلام تعهدی باید با تغییرپذیری بالاتر اقلام تعهدی همراه باشد.

رفتار سرمایه‌گذاران در بورس، نحوه تصمیم‌گیری، تخصیص منابع پولی، قیمت‌گذاری و ارزیابی بازده شرکت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شرایط مبهم و اشتباهات شناختی که در روان‌شناسی انسان ریشه دارد، باعث می‌شود سرمایه‌گذاران اشتباهاتی در شکل‌دهی انتظارات خود داشته باشند و درنتیجه رفتارهای ویژه در هنگام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی از خود بروز دهند. در طی دهه اخیر اندیشمندان مالی سعی در تبیین و یافتن علل موارد خاص با کمک سایر علوم همانند روانشناسی، علوم اجتماعی و فیزیک داشته‌اند. 

مجموعه فرصت های سرمایه گذاری یا فرصت رشد به فرصت های سازمان و نیز فرصت های موجود در اقتصاد برای خلق ارزش مرتبط می باشد و زمانی که مدیران درک بهتری در مورد سیاست های تصمیم گیری داشته باشند ، امکان بهبود یا خلق ارزش برای سازمان افزایش می یابد شرکت های در حال رشد با نرخ هزینه سرمایه کمتر از نرخ بازده دارای فرصت های سرمایه گذاری هستند . در این شرکت ها افزایش سود انباشته و تبدیل آن به سرمایه موجب افزایش قیمت سهام می شود .  شرکت ها در مراحل چرخه عمر خود به سه گروه تقسیم می شوند .

الف ) شرکت های در حال رشد : در این موسسه ها ، نرخ هزینه سرمایه کمتر از نرخ بازده مورد انتظار است و از فرصت های مناسب سرمایه گذاری برخوردارند .

ب ) شرکت های در حال بلوغ : در این موسسه ها نرخ هزینه ی سرمایه برابر با نرخ بازده مورد انتظار است و فرصت های مناسب سرمایه گذاری ندارند ، زیرا پروژه های سرمایه گذاری خاصی ندارند که بتواند بر ارزش شرکت در عرصه رقابت اضافه کند .

ج ) شرکت های در حال افول : این موسسه ها در شرایطی قرار دارند که منحنی عمر آن ها مراحل نهایی را طی می کند و نرخ بازده مورد انتظار آن ها کمتر از نرخ هزینه سرمایه است.